نژاد برتر ملت مقدس 1
(قسمت اول)
چهارراه ادیان استعاره ای است مناسب برای توصیف فلسطین سرزمینی که مسکن و ماوای ابراهیم نبی ، مهجر موسی (ع)، محل تولد عیسی بن مریم و توقفگاه عروج رسول اکرم (ص) بوده است . سرزمینی به غایت زیبا که در آن تقابل صحرا و جلگه و کوه و دریا مناظر بدیعی خلق کرده اند. این سرزمین خاطرات بسیاری از جنگها و نبردهای گوناگون را به خود دیده است خونهای بسیاری در این سرزمین مقدس ریخته شده است اما به شهادت تاریخ هیچگاه نبردی این چنین نابرابر نه در این سرزمین و نه در هیچ کجای این کره خاکی روی نداده است که عده ای آهن و آتش به دست خون مردان ، زنان و نوجوانانی را که تنها قلوه سنگ برای دفاع از خود دارند، بیرحمانه بریزند. خونهایی ناحق که با نام صهیونیزم و براساس توهم های پوچ و بلندپروازی های تلمود ریخته شده و بیش از نیم قرن است که پایمال شده و می شود.
پیشینه قوم یهود
حضرت موسی در آغاز رسالت خویش، مأموریت یافت تا بنی اسرائیل را برای رهایی از ظلم فرعون از مصر خارج کند. مطابق آیات قرآن بنی اسرائیل پس از عبور از نیل در سرزمین کنعان سکنی گزیدند. هنگامی که موسی (ع) برای عبادت به کوه طور رفته بود، در همین مکان ده فرمان از جانب خداوند بر او نازل گردید و بنی اسرائیل با فتنه انگیزی شخصی به نام سامری از پرستش خداوند غافل شدند و به گوساله پرستی روی آوردند.
همین امر، خشم و قهر الهی را بر بنی اسرائیل نازل کرد و آن قوم به مدت 40 سال در صحرای سینا سرگردان شدند. پس از این مدت خداوند بنی اسرائیل را مورد عفو خویش قرار داد و آنها را بسوی سرزمین فلسطین رهنمون شد.
حکومت یهودیان بر فلسطین تا زمان حمله امپراطوری روم به این کشور ادامه داشت. با حمله رومیان بسیاری از یهودیان از فلسطین مهاجرت کرده و در نقاط مختلف دنیا پراکنده شدند و آوارگان یهودی در سراسر دنیا سکنی گزیدند.
این پراکندگی یهودیان در مناطق مختلف موجب گردید که در تمامی جوامع، پیروان آئین یهود در شمار اقلیت قرار گیرند و به گمان ایشان سرچشمه تمامی مشکلات و مرارتهای ملت یهود به همین امر برمی گردد. با شروع رسالت حضرت عیسی (ع)، یهودیان به مخالفت با آن حضرت برخاستند و بنا به نظر پیروان مسیح عامل اصلی به صلیب کشیده شدن ایشان قوم یهود بوده است. این دیدگاه زمینه ایجاد دشمنی تاریخی بین یهودیان و مسیحیان را وجود آورده است.
علت اصلی مخالفت یهودیان با حضرت عیسی (ع) هراس علمای یهود از ایستادگی آن حضرت در مقابل دنیا طلبی آنها بود، لیکن این ترس خویش را در قالب دغدغه های مذهبی مطرح کردند و در این راه تا آنجا پیش رفتند که حضرت عیسی را به امپراطوری روم تسلیم کردند.
نمونه هایی از کینه و دشمنی پیروان مسیح (ع) نسبت به یهودیان در دوره جنگهای صلیبی به وضوح دیده می شود. در فرازی دیگری از تاریخ می بینیم که مسیحیان پس از بازپس گیری اندلس از مسلمانان، یهودیان ساکن اندلس را نیز به همراه مسلمانان از آن سرزمین بیرون کردند و یهودیان به ناچار به جهان اسلام و امپراطوری عثمانی پناهنده شدند.
اگرچه در صدر اسلام، یهودیان در قضایای بنی قریظه و خیبر شکست سختی را در برابر مسلمانان متحمل شدند لکن این رویدادها به کینه و عداوت در میان پیروان یهود و مسلمین منجر نگشت و یهودیان در کنار پیروان دیگر ادیان همواره در کمال آسایش در جوامع اسلامی بسر برده اند.
در اروپا اذیت و آزار در حق یهودیان چنان بود که اصطلاح یهود ستیزی و یهود آزاری توسط یهودیان بنیان نهاده شد. ادعای یهودیان چنان است که خود را به صورت مظلومترین قوم تمامی ادوار تاریخ مطرح می کنند که بخشی از این گفته ها مقرون به حقیقت و بخشی به کلی داستان پردازی است.
در جهان اسلام هیچگاه پدیده ای به نام یهود آزاری وجود نداشته است. این پدیده در میان مسیحیان اروپا دیده می شود، لیکن تاوان کینه ها و عقده های یهودیان را امروز مسلمانان فلسطین می پردازند.
اگر چه یهودیان در جوامع خویش به عنوان یک اقلیت دینی مطرح بوده اند، لیکن همواره از نظر اقتصادی بسیار قوی بوده اند که در اکثر مواقع این قوت از طریق رباخواری بدست آ مده است .
در جامعه ایران قبل از انقلاب نیز یهودیان عمده ثروت خویش را از طریق رباخواری و واسطه گری در معاملات اندوخته بودند . بنابراین مسیحیان علاوه بر کینه مذهبی و تاریخی نسبت به قوم یهود مشکلات اقتصادی خود را نیز معلول سلطه اقتصادی یهودیان می دانستند.
نظری کوتاه بر عقاید و شریعت دینی یهودیان
یهودیان از تورات برای شناخت دین خود استفاده میکنند و در این زمینه از «تلمود» که شرحی شفاهی از تورات است و مدتها پس از وفات حضرت موسی(ع) جمعآوری و تدوین گردیده، سود میجویند. براساس مندرجات تورات خدای آنان «یهوه» است که تنها پروردگار یهودیان است و بس اما بقیه مردم (غیریهودیان) خدای دیگری دارند.
در رابطه با دستورالعملهای (فقه) یهودی که در اصطلاح «شریعت» یهودی خوانده میشود در سینا بر حضرت موسی (ع) نازل گردید از مهمترین مسائلی که در شریعت به آن امر میکند و میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
وصایای دهگانه: به جز یهوه اله دیگری برنگزینید، بت و مجسمهها را نپرستید، نام «یهوه» را به بازی و کوچکی نگیرید، روز هفتم هفته «شنبه» را به استراحت بپردازید، به پدران و مادران نیکی کنید، نکشید، فسق نورزید، دزدی نکنید، علیه نزدیکانتان شهادت دروغ ندهید، به زنان نزدیکان خود به چشم شهوت ننگرید و به آنچه آنان دارند غبطه نخورید.
از نظر اجتماعی: از نظر اجتماعی یهودیان از ازدواج با زنان غیریهودی منع شدهاند، تعدد زوجات در این دین مباح است، همچنین به بردگی کشاندن غیریهودیان هم مجاز است، در بین یهودیان به بردگی کشیدن فقرای یهودی توسط ثروتمندان مباح است و فرد مقروض نیز باید تا زمان پرداخت قرض خود به بردگی طلبکار درآید یا آنکه پس از هفت سال آزاد میشود، برای مرد ازدواج با مادر، دختر، خواهر، عمه و خاله حرام است.
از نظر اقتصادی: ربا حرام وارث را حلال میداند اما تنها به بازماندگان مذکر میرسد، در این چارچوب پسر ارشد دو برابر هر یک از دیگر برادران خود دریافت میکند، در مورد دختران هم تنها نفقه بر آنها واجب شده است و لاغیر.
یهودیان خویشتن را بازماندگان طوایفی میدانند که در آغاز هزاره دوم پیش از میلاد در جنوب بینالنهرین سکنی داشتند و سپس به سرزمین کنعان مهاجرت کردند. نسلهای بعد به مصر کوچیدند. در مصر مقهور ستم فراعنه شدند و زندگی مشقتباری یافتند. در حوالی سال 1350 پیش از میلاد، موسی (ع) دین خود را اعلام کرد که برخلاف ادیان بینالنهرین و مصر و کنعان بر بنیاد پرستش خدای یگانه استوار بود؛ و در مهاجرتی معروف ایشان را به سرزمین کنعان انتقال داد. بطور کامل در کنعان استقرار یافتند، و در سالهای پایانی هزاره دوم پیش از میلاد نخستین دولت خویش را در این منطقه به پا کردند.
درباره طوایف فوق در دوران اقامتشان در بینالنهرین اطلاع زیادی در دست نیست. میدانیم که از شاخههای آرامیزبان قوم سامی بودند و یک واحد مستقل قومی یا زبانی به شمار نمیرفتند؛ در آغاز "عبرانی" نامیده میشدند و سپس "بنیاسرائیل". تنها از دوران تبعید گروهی از بزرگانشان در بابل (598- 539 پیش از میلاد) به "یهودی" شهرت یافتند زیرا تبعیدیان از قبیله یهودا بودند.
کهنترین کتیبهای که نام بنیاسرائیل در آن مندرج است به مرنپتح، فرعون مصر (1224-1214 پیش از میلاد)، تعلق دارد. او در پنجمین سال سلطنتش به سرزمین کنعان تاخت و در کتیبه خود چنین نوشت:
شاهان مغلوب شدند و گفتند سلام...
تحنو ویران شد
سرزمین هتیها آرام گرفت
کنعان به یغما رفت، و شر بر سر آن فرو ریخت...
اسرائیل غمگین شد...
فلسطین بیوهزنی برای مصر شد
همه سرزمینها متحد شدند و آرامش بر همه حکمفرما شد
هر که آشوبگر بود در بند مرنپتح شاه درآمد
یهودیان مدعى اند که خداوند در کتابهاى دینى، به آنان وعده داده است که روزى فرزندان و بازماندگان قوم برگزیده و در همان حال پراکنده یهود را از سراسر جهان به دور کوه صهیونف اورشلیم گرد مى آورد و آنان را براى همیشه از آوارگى نجات مى دهد و در فلسطین ساکن مى کند. خداوند این وعده را توسط یک منجى الهى محقق مى سازد و بنابراین، نتیجه مى گیرند که بازگشت یهودیان به ارض موعود، یک آرمان مذهبى و حاکى از علاقه آنان به فلسطین و نیز نمایان گر تلاش یهودیان در همسان سازى سرنوشت هم کیشان است